استان آذربایجانغربی دارای مزیت های فراوان اقتصادی، سیاسی، طبیعی، گردشگری، اجتماعی و… بوده است. این استان علیرغم وجود مزیتهای فوق، در شاخصهای توسعهای و نیز در نگاه تخصصی متخصصان و نگاه غیرتخصصی عموم مردم از حیث توسعه و پیشرفت وضعیت مطلوبی را دارا نمیباشد. همچنین نگاه مدیریتی در این استان در طی سالهای متمادین نتوانستهاست از این ضعف به طور ملموسی بکاهد. این استان با دارا بودن چنین ظرفیت عظیمی در آمار های توسعهای در جایگاه مطلوبی قرار ندارد و اغلب اوقات باید آن را در پایین فهرستها نظاره کنیم. در حوزههای تولید، معدن، سرمایهگذاری، سرانهآموزشی و سرانههای بهداشتی وضعیت استان آذربایجانغربی به استناد گزارشات مرکز ملی آمار عقب ماندگی قابل توجهی دارد.
معدن: در بخش معدن استان آذربایجانغربی با وجود داشتن بیش از ۱.۳ میلیارد تن ذخیره قطعی مواد معدنی مختلف از جمله باریت، تیتان، سنگ تزئینی و به خصوص بزرگترین معدن طلای کشور (زره شوران) و علیرغم افزایش ۲۳۹.۱ درصدی ارزش سرمایه گذاری معادن طلا در کشور، اما در تعداد معادن درحال بهره برداری ۷.۷ درصد کاهش داشته و سهم این استان از کل معادن در حال بهرهبرداری کشور ۴.۲ درصد می باشد. معدن طلای زرهشوران به عنوان بزرگترین معدن ایران هنوز برای برخی از هماستانیها ناشناخته می باشد در حالیکه علاوه بر مشکلات تخصیص اعتبار و هزینه کرد و نیز عدم دسترسی به فناوریهای نوین اکتشافی، در حال حاضر عمده اکتشافات این معدن تحتالارضی می باشد.
گردشگری: در حوزه گردشگری نیز چندین سایت گردشگری بکر و مهم در استان وجود دارد که مغفول مانده است. استان آذربایجانغربی یکی از ۸ استان ایران می باشد که دو اثر تاریخی جهانی ثبت شده در یونسکو دارد. در حوزه شمال استان، قرهکلیسا (تادئوس مقدس)، خان تختی، مزار شمس تبریزی و پوریای ولی، در جنوب استان تپه حسنلو، غار سهولان و تخت سلیمان، و در مرکز استان سه گنبد، کاظم داشی و دریاچه ارومیه. تمامی این موارد دارای ظرفیت عظیم جذب گردشگر داخلی و حتی خارجی میباشد که طی سنوات اخیر دچار غفلتی تاریخی شده است. میزان خسارت این عدم توجه از آن جهت حائز اهمیت می باشد که حد فاصل ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ تا پایان روز ۱۱ فروردین ۱۴۰۳ تعداد ۳ میلیون و پانصد هزار نفر مسافر وارد جزایر استان هرمزگان و ۵ میلیون و دویست هزار مسافر در مجموع وارد استان هرمزگان (جزیره و غیر جزیره) شده اند . در حالیکه در مدت مشابه استان آذربایجان غربی میزبان تنها ۸۳۳ هزار نفر بوده است که شامل مسافران زمینی سفر به ترکیه نیز میباشد. در این بین سهم استان آذربایجان غربی از مسافران خارجی به مراتب بغرنجتر است و سهم این استان از حدود ۴ میلیون مسافر خارجی چیزی نزدیک به ۱۵ هزار نفر میباشد.
سیاستگذاری: نگاه سیاستگذاران استانی با در نظرگرفتن سرعت بالای تغییرات مدیران به ویژه در دهه اخیر و همچنین عدم وجود نگاه بلند مدت در بین مدیران و سیاستگذاران استانی که با بومی نبودن آنها نیز متداخل بودهاست باعث شده که غالب مدیران بیشتر از طرحهای زیربنایی و بلند مدت بدنبال رفع و رجوع امور روزمره باشند. مشکل دیگر رواج فرهنگ کار نامناسب و حتی نوعی از عافیتطلبی بین برخی مسئولین در استان میباشد. این مسئله باعث گریز افراد مرتبط با ادارات و سازمانها و همچنین ایجاد دافعه در بین مراجعین میشود که نتیجهای جز فرصت سوزی و اتلاف منابع ندارد. سیاستگذاری در استان آذربایجانغربی در بُعد مدیریت استانی مواجه با مسئله بودجه نیز میباشد که قسمتی از آن در نتیجه تعامل نامناسب با مرکز و قسمت دیگر آن ناشی از ناتوانی مدیران ارشد استانی در انجام ماموریت ها، تبیین اهداف و در نهایت اخذ بودجه مربوطه می باشد.
برندینگ و تصویرسازی: استان آذربایجانغربی همچنین دچار مشکل برندنیگ و ضعف در ارائه تصویر مناسب از خود می باشد. نوع تصویری که از استان آذربایجانغربی در ذهن عموم ایرانیان نقش بسته است، تصویری محو، مخدوش و بسیار مبهم است. در داخل استان نیز ضعف و یا در اصل عدم وجود یک یا چند برند هویتی برای شهر و استان باعث شده است تا نوجوانان و جوانان درگیر با مسئله هویت دچار سردرگمی یا نیل به اخذ هویت کشورهای دیگر شوند و در دام تعصب قومیتی و مشکلات پسینی آن بیافتند. یک برند برجسته برای استان میتواند با در کنار هم قرار دادند مولفههای فرهنگی جاری در زندگی مردم، یک حس مشترک و احساس تعلق خاطر برای ساکنین استان ایجاد کند و همزمان باعث ایجاد جذابیت و مزیت سفر به استان آذربایجانغربی برای دیگر هموطنان شود. مطالعه تجربههای موفق ایجاد یک برند برجسته برای شهرهای مختلف جهان از جمله (NY برای نیویورک- OSLO SANS برای اسلو نروژ- Pohon Hayat Nusantara برای پایتخت جدید اندونزی – Seoul, my soul برای سئول و میوه نارنگی و رنگ نارنجی برای جزیره ججو در کره جنوبی) باید در دستور کار مرکز پژوهشهای شورای شهر یا هیات اندیشهورز استانی باشد. بنابر این لزوم تدوین یک هویت تصویری و برند برجسته استانی و شهرستانی برای ایجاد ذهنیت جدید و تحول در نوع نگاه و عرق محلی در بین مردم و مسئولین استان دیده میشود.
جمع بندی: در نهایت مشکلات و مسائل گریبانگیر استان آذربایجانغربی در مسیر توسعه صرفا با یک یادداشت ساده نمیتواند بازنمایی و بازشناسی شود. یادداشت حاضر صرفا به بررسی چند مولفه متداول در بحث توسعه استانی پرداختهاست که به سادگی می توان آن ها را احصا نمود. اما این مسیر باید با آسیبشناسی و واکاوی دقیق و از جهات و جنبههای مختلف انجام گیرد و این امر بدون استفاده از مختصصان و خبرگان حاضر در استان و دغدغهمندان و افرادی که در سطح کشور نیز حرفی برای گفتن دارند و تجربه مطالعاتی و اجرایی دارند، روی نخواهد داد. بستر دانشگاه و تشکلهای دانشجویی مختلف مستقر در استان یا مرکز میتواند بهترین بستر ایجاد یک حرکت تحولآفرین برخاسته از نهاد علم برای تغییر ریل توسعه در استان و خطمشیگذاری جدید برای مسیر توسعه استانی باشد. امید است مسئولین دولت چهاردهم بیش از پیش به این امر اهتمام ورزند./مصطفی پورصمد