داستان «آوا» و نامادری‌اش

«آوا» دختربچه چهارساله‌ای ارومیه‌ای که چند روز پیش توسط نامادری‌اش به‌خاطر شکنجه و به خاطر پرت‌شدن از پله دچار ضربه‌مغزی شده؛ حال مساعدی ندارد.
یکی ازبستگان بسیار نزدیک آوا می‌گوید: یک روز آوا مریض شد. او را به درمانگاه بردند و دکتر با دیدن زخم‌های بدن آوا از او پرسید چرا بدن بچه این‌طور است؟ نامادری هم گفت چه می‌دانم و بعد با دکتر دعوا کرد و بدون گرفتن داروهای بچه برگشت.
برادرزن یکی از همسایه‌ها می‌گفت نامادری هرروز آوا را در اتاق انتهای خانه، زندانی ‌کرده و با سیخ داغ بدنش را می‌سوزاند. ۱۰‌بار به خانه این زن رفتم اما چون دوربین مداربسته داشت، وقتی مرا می‌دید، در را باز نمی‌کرد. آراز و آوا هر دو کتک می‌خوردند اما چون آراز به مدرسه می‌رفت، کمتر کتک می‌خورد اما آوا چون دائم در خانه بود، کتکش می‌زد.
پدر آوا ۳۸ ساله و کارگر است، او می گوید: وقتی فیلم دوربین مداربسته را دیدم، متوجه شدم آوا را شکنجه کرده است. دنیا روی سرم خراب شد. به خدا جگرم آتش‌گرفته است از دیدن آن صحنه‌ها

اشتراک گذاری:

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

زبان